تو تا هر جا دلت خواست میتونی تنهایی بیری
مو هم خیلی تتهایی رفتوم
همه تنهایی رفتن و سی خییییلی جاها که خواستن
رسیدن یا نرسیدن
ولی وقتی خوت تنهایی میری
حتی وقتیم می رسیییی
رسیدن کو خیلی مزه دلت نمیده
انگار اصا حرف سر رسیدنکو نی
تازه وقتی میرسی میبینی جای خییییلیا خالین
مو میخوام بگم تا دلت تکون بخوره
هم سنگار بیشیم
که وقتی رسیدیم دل هممون خش تر باشه
دستمال آوردم سر نکرد
دستبند آوردم دست نکرد
جومه آوردم بر نکرد
خلخال آوردم پاش نکرد
زدش زمین سیلش نکرد
سورمه آوردم چیش نکرد
شونه آوردم سر نکرد
اُرسی آوردم پاش نکرد
گوشوار آوردم گوش نکرد
زدش زمین سیلش نکرد
مو جا موندُم
همو موقع که سِیْ نکردُم و رفتُم
همو موقع که گوش نکردُم و رفتُم
خیلی وقتا او که میره جا میمونه
سنگار
سنگار