یه دایره دور موزیک میکشم
که اجازه ندم دیگه سمتم بیاد
عمرم رو صرف چی کردم اصلا
یه مشت چرندیات
من از همه بدم میاد
حتی گاهی از ادبیات
از شعرای خلاف مارکتی
که از فضا توی سرم میاد
من پر خلا بودم آره
اما خوب بلد بودم
جای خالی رو چجوری پر کنم
خودم رو تو خلا تصور کنم
فکر کنم مردهام و
سنگ قبرم تو فضاست
بکگراند دنیا مشکیه
کل دنیا صاحب عزاست
یه وقت هاییم حس میکنم
شاید از شدت غم بال درآرم
من شاعرم و شغلم اینه که
نونم رو از تو خیال درآرم
من باید شعر بنویسم
حتی وقتی حال ندارم
من شاعرم اما هیچ حسی
لحظهی تحویل سال ندارم
آخه من یه موجود سخت زیستم
که دشمنها عددی برام نیستن
که پاهام هم از ریشه قطع شه
رو کف دست سرِ پا وایمیستم
من یه موجود سخت زیستم
که دشمنها عددی برام نیستن
که پاهام هم از ریشه قطع شه
رو کف دست سر پا وایمیستم
اسلحهام ارادمه
من یه ماشینگانم
من یه آدم خود ساختهام
تا جایی که یادمه
ایرادم فقط قلب سادمه
اینه کل چیزی که باعث
این همه بغض و حسادته
پیش اومد که جا بزنم
به همه چی پشت پا بزنم
اما گفتم حداقل
یه چک به گوش دنیا بزنم
پیش اومد که رفتنی شم
نمونهاش همین پس پریشب
پیش اومد که حتی
به اون دنیا به سر کوتاه بزنم
سینا پارسیان
دایره