عشق تو یه جزیره ست
پرت و دور افتاده
تا چشم کار میکنه
دور و ورش موج و باده
من اینجا تنهای تنهام
فرسنگها دور از ادما
واسه همیشه گم شدم
از همه ی دنیا جدام
رو تخته پاره ای سردرگمت بودم
نجاتم داد عشقت از شب توفانی
اونقدر میگردم تا تو رو بشناسم
من کشفت میکنم تو گنج پنهانی
من اواره مث رابینسون
تو جزیره ی عشقت شدم سرگردون
تا دیر نشده بیا پیدام کن
منو دوباره به اغوشت برگردون
کابوسا ورویاها خیلی زود میگذرن
موجا همه چیرواز ساحل ما میبرن
دنیای ناشناخته ست
نگاه تو برام انگار
تنها این میمونه
دوست دارم دیوونه وار