میگفت کو تا جداییمون
ولی، آخر سرم اومد
من از هرچی که ترسیدم
ببین آخر، سرم اومد
با پاهای خودش میرفت
با چشمای خودم دیدم
که روزای بدم رفت و
روزای بدترم اومد
رفت که رفت که رفت که رفت که رفت
مونده واسم این چشای خیس
قلب من بفهم که بعد از این
نیست که نیست که نیست که نیست که نیست
مث وقتی که میفهمی تموم رندگیت پوچه
مث وقتی که رویاهاتو میذاری سر کوچه
مث اون روزگاری که خمت کرد اما نشکستت
مث وقتی که دور از جون، عزیزت میره از دستت
رفت که رفت که رفت که رفت که رفت
مونده واسم این چشای خیس
قلب من بفهم که بعد از این
نیست که نیست که نیست که نیست که نیست
شاهین راستین
رفت که رفت