هنوز وقتی رد میشی از تنهایی
من از لحن پلکات تنم می لرزه
نگام کن ببین تو مسیر چشات
یه ماه شدم که رو آب میلرزه
من از ترس کابوس بی تو شدن
یه مردی شدم که به دریا زده
خلاف چشات شنا کرده و
یه عمر توی این عشق درجا زده
من اینقدر گمم این شبا تو سکوت
که با عکس تو ازتو حرف میزنم
میخوام که دباره تو چشات گم بشم
یه دریا بشم که نفس میزنم
من از ترس کابوس بی تو شدن
یه مردی شدم که به دریا زده
خلاف چشات شنا کرده و
یه عمر توی این عشق درجا زده