چه کردهاند با دلت ایرانم
که نام تو که میرود دلم خون است
از این زمانه سهم ما فقط غم بود
از این زمانه تا ابد دلم خون است
چه رفته است بر سرت ایرانم
تو مثل من دل پر از غمی داری
که خواب خوش به چشممان نمیآید
چه سرگذشت تلخ و مبهمی داری
برای تو بمیرم ای ایرانم
که بیش از این غم تو را نبینم من
بگیر جان ماندهی مرا ای جان
که درد و ماتم تو را نبینم من
چه مردمان عاشقی که جان دادند
به عشق دیدن کمی آزادی
چه سینهها که سوخت و چه خانههایی
خرابه شد به خاطر آبادی
گلوله عشق را ز پا نیاندازد
به عشق تو هزار بار میمیریم
اگر چه رود خون به پا شود از ما
به شوق تو دوباره جان میگیریم
برای تو بمیرم ای ایرانم
که بیش از این غم تو را نبینم من
بگیر جان ماندهی مرا ای جان
که درد و ماتم تو را نبینم من
سالار عقیلی
برای تو بمیرم ای ایرانم