بارون یکریز وهوای ابری
یه پنجره که رو به کوچه بازه
از اون دقایقی که ساده میشه
آدم به یه غریبه دل ببازه
از اون روزایی که دلم نمی خواد
خاطره هام دوباره جون بگیره
دلم می خواد با یه دروغ ساده
ثانیه هام رنگ جنون بگیره
دلم می خواد سکوتمو بشکنم
دوباره باورم بشه که زنده م
دلم می خواد دوباره عاشق بشم
به اولین غریبه دل ببندم
اماچشام تو این هوای نمناک
دنبال رد پای اون می گرده
دنبال احساسی که عاشقم بود
مسافری که گفته برمی گرده
دلم می گه منتظرش بمونم
منتظر یه اتفاق تازه
بارون یکریز وهوای ابری
یه پنجره که رو به کوچه بازه