هیچ راهی واسه موندن نداری
وقتی با غریبه ها خودی تری
وقتی که خونه شبیه خونه نیست
خودتو به سمت غربت می بری
تنهایی ØØ§Ù„تو بدتر میکنه
وقتی که گم شده باشی تو سکوت
ریشه هاتو در میاری از خاک
وقتی هیچ راهی نمونده رو به روت
Ú†Ù‡ دقیقه هایی Ú©Ù‡ با ØØ³Ø±Øª
بین آدمای خوشبخت گذشت
کی‌میتونه ØØ§Ù„تو درک‌کنه
کی میدونه که چقدر سخت گذشت
روی پاهای خودت درد بکش
توی قید و‌ بند این شب نباش
به خودت تو زندگی پشت‌نکن
با خودت تو آینه قهر نباش
ØØªÛŒ با دستای خالی میشه
گره های زندگی رو‌ وا کرد
سمت آینده ی روشن با عشق
میشه راه تازه ای پیدا کرد
ته قصه خودشو پیدا کرد
اونکه بین جمعیت گم شده بود
اونی که به جای زخمای خودش
مرهم‌ زخمای‌مردم شده بود
Ú†Ù‡ دقیقه هایی Ú©Ù‡ با ØØ³Ø±Øª
بین آدمای خوشبخت گذشت
کی‌ میتونه ØØ§Ù„تو درک کنه
کی میدونه که چقدر سخت گذشت