دوستم نداره بيرحمه
يه دردِ ديوونم کرده
مثه نمکه رو زخمه
دوسش دارم نميبينه
چقدر دنيام غمگيينه
يه باري روي دوشم هست
که بي اون خيلي سنگيينه
نميفهمه نميفهمه
دوسش دارم ولي خيلي بي رحمه
هميشه فکر من پيشه اونه
چه سرد و دلگيره هواي خونه
چي ميشه آخر قصه ي ما
نميدونم فقط خدا ميدونه
چشام به ساعت و به در خيره
روزي هزار دفعه دلم ميميره
خواستم که عاشقش کنم ولي حيف
ديگه براي عاشقي ديره