دوباره رفتي با غريبه همون كه گفتي داد فريبت
همون كه عاشقونه دادي دل بهشو گفتي هيچكي مارو باهم نبينه
امان از روزگار بد امان از سادگيه من
امان از لحظه هاي تلخ بي تو بودن
دوباره نه...
تويي كه رفتي زدي آتيش به خونه منم كه تنها داغونُ ويرونه كجايي برگرد، كجايي برگرد ديوونه.
از وقتي رفتي خستهُ كلافم همچي درهم تاريكِ اتاقم
روزا نميگذرنو انگاري كه ساعتا خرابن...
تويي كه رفتي زدي آتيش به خونه منم كه تنها داغونُ ويرونه كجايي برگرد، كجايي برگرد ديوونه.