دلم اونقدر تو رو میخواست که با رویات خوشبخت بود
که حتی باورش گاهی برای خودمم سخت بود
داری رد میشی از عشقی که چشماشو نمیخونی
از این قلبی که عمریه خداشی و نمیدونی
نفهمیدی نگاهم رو که از من ساده دل کندی
حواست نیست چشماتو داری روی کی میبندی
حواست نیست دلتنگی تو رو تنها نمیذاره
نمیدونی کسی جز من به تو ایمان نمییاره
ندیدی کوه بغضی رو که لب هامو به هم بسته
نفهمیدی سکوتی رو که از عشق تو نشکسته
کجا میری بدون من غم جاده نفسگیره
بری میسوزی و دودش توو چشم هر دومون میره