هنوز وقتی بارون به یادت می گیره
هنوز می ترسم از ابر تیره
هنوز یادت میفتم ، می میرم، می میرم
نگاهت تو عکسا غریبِ غریبِ
نگات می کنم هر چند دقیقه
این عکسا رو هر شب که تنهام ، که تنهام ، می بینم
بازم گونه هام از نبودت که خیسه
بازم نیست چشات می گفتم خسیسه
هنوز نیست کسی توی این دل به جز تو عزیزم
کاش باورت شه بدونت می میرم
کاش عادتت شه، بگی هِی نِمیرم
می خوام امشب رو عکسات اشک بریزم
می دونم هنوزم گیرِمنی
بیا حرف بزنیم
می دونم هیچی عوض نمیشه
ببین دلم آروم نمیشه ، زدی بد به ریشه
هر شب بارونه باز روی سرم
دنبالِ دردِسرم
نخوره پَره کسی به پرم، نزار سر به سرم
من که گذشته آب از سرم، قِیدِ تو رَم زدم
مرتضی دشتی
هنوز