نمیدونی که حرف عشق باشه
یه عاشق تا چه حد بی رحم میشه
یه حرفایی رو باید زد وگرنه
تمومشون یه روزی زخم میشه
یه زخمایی رو قلبت هست که حتی
یه لحظه هم نمیشه باورش کرد
به آسونی فراموشت نمیشه
با هیچ حرفی نمیشه بهترش کرد
نمیدونی تو این روزا که نیستی
چجوری لحظه ها رو میگذرونم
نگات تموم دنیامو گرفته
غمت بدجور افتاده به جونم
من تنها من بی تو من سرد
منی که زندگیش کابوس واره
منی که بعد یک عمر زخم خوردن
هنوزم خنده هات رو دوست داره
من اینجوری نمیتونم بمونم
نه اینجوری نمیشه زندگی کرد
داری مردی رو می ترسونی از عشق
که تو این راه هرکاری بگی کرد