ازم خواستی من تمومش کنم درو بازکردم نگفتم برو
درو بازکردم غرورت شکست همین جا من از دست دادم تو رو
ازم خواستی من تمومش کنم منی که ازت قبلمو ساختم
به رویای من یک نفس مونده بود ببین من چه جایی تو رو باختم
من انقدر تنها شدم بعد تو که قلبم حریف شکستم نشد
که حتی به چشمم تمام جهان یه شب قدر تنهایی من نشد
من از لحظه ای که تو رو باختم یه لحظه نبودم به حال خودم
اگه مونده یادت به یادم بیار چه جوری من انقدر تنها شدم
درو باز کردم هوا سرد شد یه برف عجیبی تو خونه نشست
همون لحظه از دست دادم تو رو همون لحظه ای که غرورت شکست