آرزومو برد، درست مثه خوره زندگیمو خورد
.
پشتشم نگاه نکرد، اون که قبلنا واسم می مرد
.
تو نیستی بی تو دیگه ساعتا نمی گذره
.
هجوم فکر تو منو با گریه می بره
.
تموم نمیشه انگار این روزای لعنتی
.
هوای تو چرا از این خونه نمی پره
.
این سیگارو من به یاد تو می کشم
.
روز و شب پی یه لحظه آرامشم
.
رفتی و شکنجه دادی لحظه هامو
.
کی می دونست اینجوری من عاشقت بشم
.
بسه دیگه بس، شکنجه دیگه بس
تا نیفتم از نفس، بگیرم از قفس
من یه بی قرار، به فکر انفجار
تو نشستی پای کی، شبا به انتظار؟
میلاد دیلان
خوره