قاصدی کاش از آن دور خبر میآورد
شب تاریک مراقرص قمر میآورد
نی خالی شده هستم
همه ام تلخی هست
عشق ای کاش مرا
شهد و شکر میآورد
شاعر دفتر عشق است دلم
زاده مادر عشق است دلم
مثل یک لاله سرخ است ولی
واله وپرپر عشق است دلم
عشق از غربت این قوم حکایت دارد
عشق از غفلت اين قوم شکایت دارد
وای بر حال کسی که خبر از عشقش نیست
هرکه عاشق شده یک عمر سعادت دارد
شاعر دفتر عشق است دلم
زاده مادر عشق است دلم
مثل یک لاله سرخ است ولی
واله و پرپر عشق است دلم
عشق یعنی من و تو
باد و بهار و هیجان
عشق یعنی همه تو
ای همه ای جان جهان
زردم و خسته و پاییز مرا میخواند
آه ای عشق بیا بر سر من گل بتکان
شاعر دفتر عشق است دلم
زاده مادر عشق است دلم
مثل یک لاله سرخ است ولی
واله و پرپر عشق است دلم
مهرآفرین
قاصد