بیا تا که اشکام کمی کم بشه
بیا تا که دستات یه مرهم بشه
دارم بی تو می میرم از بی کسی
بیا تا نفسهام منظم بشه
بیا و ببین حال و روزم بده
بیا بیشتر از این عذابم نده
بیا و ببین با چشای خودت
که جونم چه جوری به لب اومده
تا کی بغض و اشکامو پنهون کنم
تا کی درد دل با خیابون کنم
یه وقتا به سختی نفس می کشم
تا کی باید این قلبمو خون کنم
همش خونه رو زیر و رو می کنم
صدای تو رو جستجو می کنم
میشینم توی گوشه ای از اتاق
لباساتو با گریه بو می کنم
یکی زخمامونو نمک میزنه
یکی قلبامونو ترک میزنه
بنازم به این بازی سرنوشت
که بد جوری ما رو محک میزنه
تا کی بغض و اشکامو پنهون کنم
تا کی درد دل با خیابون کنم
یه وقتا به سختی نفس می کشم
تا کی باید این قلبمو خون کنم