نگو ما سهم همديگه نميشيم
نگو دنيا به ما بي اعتماده
دل من راهشو ميسازه با عشق
به اين تقديرها، بي اعتقاده!
شب و روزاي شادي پيش رو هس
مث روزايي که نشکسته بوديم
به لطف اون خدايي که من و تو
به اميدّش به هم دل بسته بوديم
اگه دنياي ما زندونه امروز
اگه اين ميله ها راها رو بستن
بزا ثابت کنيم ما فرق داريم
با اونايي که تو رويا نشستن
چرا هر روز با اشکّ و گريه زاري
به من گوشه کنايه ميرسوني؟
اگه من بيخودي هرشب ميخندم
نميخام از غمم چيزي بدوني
نميخام از غمم چيزي بدوني
نميخام از غمم چيزي بدوني
بدوني حالم اين روزا خرابه
يه شب هردو به اين دنيا ميخنديم
مي بينيم کلّ اين دردا سرابه