بهشت تو همین خونس
همینجاها همین جوری
تو باید تاج من باشی
توی این امپراتوری
بهشت اینجا ، همین سقفه
واسه من که تو رو دیدم
بذار بادبادکا بازم
ببینن به تو نخ میدم
توو دستات یه سبد سیبه
که تو لیلای من باشی
اگه آدم ، یه مجنون شه
واسش بس نیست حوا شی
تویی که دامنت اطلس
پر ِ موجه ، پر ِ چینه
تویی که راه ابریشم
تو رو پروانه می بینه
تو باید فخر بفروشی
با اون چشمای زیتونی
به اینکه خوب می تونی
به من صلحو بفهمونی
واسم چی بهتر از اینکه
تو می تابی و بیدارم
تو می خوابی و من دارم
النگوهاتو می شمارم
همه دنیارو بخشیدم
واسه این چاردیواری
بهشته خونمون وقتی