من از احساس این روزام اصلا سر در نمیارم
عذابه اما می بینم اونو قده تو دوس دارم
یه حرفایی به من میگه که هیچ وقت از تو نشنیدم
منو یک جور می فهمه که من خودم نفهمیدم
به حدی خوابم آرومه تو این شبها کناره اون
که می دونم از این چشما داره رویاتو می گیره
یه جایی با اون ایستادم که با تو آرزو کردم
به من اینقدر نزدیکه که داره جاتو می گیره
من از تو دور میشم ، دل به یه غریبه می بندم
برام سخته که آرومم که تو چشماش می خندم
بهت گفتم که بعد از تو محاله دیگه خوشبختی
ولی امروز یادم نیست چه روزی بود تو رفتی
به حدی خوابم آرومه تو این شبها کناره اون
که می دونم از این چشما داره رویاتو می گیره
یه جایی با اون ایستادم که با تو آرزو کردم
به من اینقدر نزدیکه که داره جاتو می گیره