تو این صحنه ی پرشور چه سبزم چه شاداب
توی هاله ی تحسین رسیدم به مهتاب
ببین صحنه چه با عشق هم از دل هم از جون
منو خونده به دعوت من اینجام یه مهمون

هزار شعله ی شمع و یه پروانه ی تنها
چه خوش رنگه پر من تو این شعله ی زیبا
نگاه کن چه سبک بال چه پر تابم و پرشور
تو معراج تماشا توی هلهله ی نور

تو این صحنه ی داغ به آتش کشیده
منو دامنی از عشق تو آتش پریده
تب سرخ ترانه می شینه رو لب هام
برای تو می خونم چه داغه نفس هام

هزار شعله ی شمع و یه پروانه ی تنها
چه خوش رنگه پر من تو این شعله ی زیبا
نگاه کن چه سبک بال چه پر تابم و پرشور
تو معراج تماشا توی هلهله ی نور

شده صحنه ی گل فرش خریدار قدم هام
با یک شاخه گل یاس برای دل تنهام
برام ارزش این گل به اندازه ی دنیاست
به عاشق شدن من نگاه کن که چه زیباست

حریر نفس من پر از نقش پر از رنگ
به شوق تو وجودم پر آواز پر آهنگ
نگاه که چه با عشق هم از دل هم از جون
منو صحنه طلب کرد من اینجا یه مهمون

هزار شعله ی شمع و یه پروانه ی تنها
چه خوش رنگه پر من تو این شعله ی زیبا
نگاه کن چه سبک بال چه پر تابم و پرشور
تو معراج تماشا توی هلهله ی نور

بیا همسفرم باش تو اوج یه پرواز
که من با تو شکفتم پر از عطر پر از راز
تو هر ذره ی جونم یه نغمه یه آوا
تو دیروز تو بودم تا امروز تا فردا

هزار شعله ی شمع و یه پروانه ی تنها
چه خوش رنگه پر من تو این شعله ی زیبا
نگاه کن چه سبک بال چه پر تابم و پرشور
تو معراج تماشا توی هلهله ی نور



گوگوش
صحنه