گرد و خاک و کهنگی را از تنم عیسی تکوند
نو شدن را تازگی را بر دلم عیسی نشوند
عشق را من در کنارش بیبهانه یافتم
جز مسیح عشقی ندیدم عاشقی نشناختم
میکند زیر و زبر هر آدمی را جنگ و عشق
ما که در جنگیم و ماندیم تا ابد در چنگ عشق
لشکر پیروز ماییم عشق و ایمان راهمان
مهربانی یا محبت در صف پیکارمان
دوستان نور هستیم دشمنان ظلمتیم
صاحب مزمور هستیم عاشقان خدمتیم
در کلاس درس استاد خوشدلی آموختیم
خام بودیم و به روحش پخته گشتیم سوختیم
گلنوش خراسانی
دوستان نور