میان تاریکی
تو را صدا کردم
سکوت بود و نسیم
که پرده را می برد
ستاره ای می سوخت
ستاره ای میمرد !
ترا صدا کردم
ترا صدا کردم
ترانه ای غمناک
چو دود بر می خاست
ز شهر زنجره ها
چو دود میلغزید
به روی پنجره ها
تمام شب آنجا
ز شاخه های سیاه
غمی فرو میریخت
کسی ز خود میماند
کسی ترا می خواند
هوا چو آواری
به روی او می ریخت
درخت کوچک من
به باد عاشق بود
به باد ِ بی سامان
کجاست خانه ی باد ؟
کجاست خانه ی باد ؟