یادم نیار خونه سرد
ذهن باز ناشی از درد
یادم نیار اولین ساز
شوق بی حد، حس آغاز
چیزی نمونده جز ذهن خسته و پر از خاک
کسی نمونده کز کردم تنها زیر این لاک
تصمیم سختی گرفتم
سر کنم با سرنوشتم
برگردم از هر دوراهی
نه تلاش نه اشتباهی
یادم نیار ترس خواب رو
دل نکندن از اون کتاب رو
یادم نیار جیغ و فریاد
روزهای رفتن از یاد
چیزی نمونده جز ذهن خسته و پر از خاک
کسی نحمونده کز کردم تنها زیر این لاک
تردید و ترس و تعلل
سالها زجر و تحمل
تو هاون میکوبم هی آب
توی شب دنبال آفتاب
فرید نیکفام
یادم نیار