چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه ی شب ها واسه دلشون
توی کوچه های شهر می خوندن
رعنا تو کجایی، رعنا چه بلایی
تو عالم مستی بغضو می شکوندن و
قصه ی وفا رو می خوندن
رعنا های های، رعنا آخ گل مایی، رعنا
تسکین دلم باش ای یار!
تو كه توی دل من جا داری
من آیینه بیدارم، تو سایه روشن این دیداری
حرفی بزن ای سنگ صبور،
که تیرگی رو ازم بر داری
حالا منم اینجا واسه دل تنگم
توی کوچه های شهر می خونم
این گوشه ی دنیا یاد تو هستم و
مثه شمع نیمه جون می مونم
یا بار سفر را بردار
یا که بی تو بی نشون می مونم
چه خبر از اون
چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه ی شب ها واسه دلشون
توی کوچه های شهر می خوندن
رعنا تو کجایی، رعنا آخ سیاهی
تو عالم مستی بغضو می شکوندن و
قصه ی وفا رو می خوندن
رعنا های های، رعنا آخ گل مایی، رعنا
من از تو جدا بودم
من بودم و ما بودم
که مونس دل تنهای من
اشک شد،فغان شد
تو شبای مثه یلدای من
ای کاش خبری داشتی
ای کاش سخنی داشتی
که مونس دل تنهای من
اشک شد،فغان شد
تو شبای مثه یلدای من
کاشکی بی خبر یه روزی برام
جاده ها رو پشت سر می ذاشتی
اُ غمو از دلم برمی داشتی
چه خبر از اون
چه خبر از اون آدمای بی نشون
که نیمه ی شب ها واسه دلشون
توی کوچه های شهر می خوندن
رعنا تو کجایی، رعنا آخ چه بلایی
تو عالم مستی بغضو می شکوندن
و قصه ی وفا رو می خوندن
رعنا های های، رعنا آخ گل مایی، رعنا