تازه داشتم سر میذاشتم
روی شونه هات که رفتی
تازه داشتم گل می کاشتم
روی گونه هات که رفتی
تازه داشتی گل میگفتی
غصه هامو میشنفتی
شک نداشتم میگی آخر
توهم از چشام می افتی
تازه داشتم با نگات جون می گرفتم
کام دل از چرخ گردون می گرفتم
تازه داشتم به امید مهربونیت
غصه از دل پریشون می گرفتم
نکنه رسیده اون روز
که نگاه ازم بگیری
واسه قربونی چشمات
زندگیمو نپذیری
کاشکی همدمم تو بودی
توی این خلوت خونه
به تو راز دل می گفتم
با زبونی عاشقونه
تو یه شبنمی که هر صبح
میاره هوای تازه
زندگی ناسازه اما
تو بخوای با من می سازه
تازه داشتم با نگات جون می گرفتم
کام دل از چرخ گردون می گرفتم
تازه داشتم به امید مهربونیت
غصه از دل پریشون می گرفتم
ترانه سرا : بامداد جویباری