درست توی همین لحظه که من لبریزم از خواهش
تو با اصرار هی میری من این حسو نمیخوامش
برای اولین باره یه حسی میگه تو میری
یه حسی بعد از این سراغ از من نمیگیری
تو درگیر یه فردایی که من جایی ندارم توش
تب عشقم تو قلب تو بدون من چقد آسون شده خاموش
نمیخوای و نمیتونی کمی به فکر من باشی
امید دارم به برگشتت اگه که قسمتم باشه
ازت چیزی که جا مونده باهاش خاطره دارم
منم تا لحظه مرگم ازت دست بر نمیدارم