از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان، سرو خمیده
چه کجرفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ
هنگام می و فصل گل و گشت چمن شد
دربار بهاری تهی از زاغ و زغن شد
از ابر کرم، خطه ری رشک ختن شد
دلتنگ چو من مرغ چمن بهر وطن شد
چه کجرفتاری ای چرخ
چه بدکرداری ای چرخ
سر کین داری ای چرخ
نه دین داری،
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ
نه آئین داری نه آیین داری ای چرخ
آزاده حجت
از خون جوانان وطن