دارم میرم از این آوار
نمونده چیزی از دنیام
من انقدر گیج و پرتم که
نمیفهمم چقدر تنهام
دارم میرم از این برزخ
به اشکام اعتباری نیست
از این احساس دل کندن
دیگه راه فراری نیست
منم اونی که باز رویاتو از دست داد
چقدر سخته بگم عشق از سرم افتاد
دارم میرم که رویامو
به کابوس تو بسپارم
من انقدر خالیام از تو
که همآغوش دیوارم
دارم میرم فرو ریختم
منو وقت سقوط دیدی
به این بازندهی مغرور
تو داری چی رو پس میدی
به پایان تو نزدیکم
نفسهام قد یک آهه
دارم میرم گناه من
که رفتن آخرین راهه
منم اونی که باز رویاتو از دست داد
چقدر سخته بگم عشق از سرم افتاد
ارسلان فرح پور
عدم