با اومدنُ رفتن تو ، می سوزم
خاموش نکن دامنتو ، می سوزم ..
خاکستریه رنگ لباست یعنی
آتیش تمام تن تو ، می سوزم ..
آواره کوچه های بن بست توام
هروقت خیال می کنم مست توام
تا آخر سرنوشت من معلومه
زندانیه خطای کف دست توام ..
سیگار بکش نفس نفس دودم کن
لب های تو لندنه مه آلودم کن ..
آماده مرگ در تماشای توام
آواز بخون ، برقص ، نابودم کن ...
ای شیفتگی ، ای هوس گشترده
این وسوسه ها به عشق برمی گرده
از لحظه دیدار شکایت دارم
زیبایی تو به من تجاوز کرده .