هر لحظه به شكلی بت عیار بر آمد دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار برآمد گه پیر و جوان شد
فی الجمله هم او بود كه می آمد و میرفت هرقرن كه دیدی
تا عاقبت آن شكل عرب وار برآمد دارای جهان شد
نی نی كه هم او بود كه میگفت أنا الحق در صوت الهی
منصور نبود انكه برآن دار بر آمد نادان به گمان شد
رومی سخن كفر نگفتست و نگوید منكر مشویدش
كافر بود آنكس كه به انكار برآمد از دوزخیان شد