همه رفتن و بجز تو چاره ای نمونده واسم /تو رو از صورت خستت از نگاهت میشناسم
تو هجوم خستگیها زیر سقف امن دستات /درس زندگی گرفتم از روی سرمشق حرفات
کاش میشد گذشته ها رو دوباره مرور میکردم /تامیشد روی هزار بار دور چشم تو بگردم
تو با سنگینی درات عمریه که تنها موندی /شبای دلواپسی رو چشم براه فردا موندی
میدونم تا ته دنیا مثل کوه پشتم میمونی /من میشم عصای دستت اگه قابلم بدونی