من از حسرت تو ، میمیرم یه روزی
کمک کن بتونم با دوریت بمونم
از این عشق مبهم چی شد سهم من جز
همین گریه کردن ، همین گریه کردن
کنارش خوشیو ، منم بی قرارم
همه دلخوشیمو ، با یادت میسازم
وقتی التماسو ، میبینی تو چشمام
میزاری میریو ، میسوزه نفس هام
چشمامو میبندم ، ترو باز میبینم
تو دستات تو دستاش ، منم که میمیرم ، منم که میمیرم
میگفتی که حسم، به تو کم نمیشه
کمک کن بتونم ، ولی نه نمیشه، ولی نه نمیشه
به این عشق مرده نه حسی ندارم
نمیتونم اینبار با دوریت بسازم
بهت گفته بودم که این مرد میمیره
اگه پای رفتن دلت رو بگیره
چشمامو میبندم....