من و تو، مثل دو عابر
تو خیابون خیالیم
هر دومون، غرق یه احساس
هر دومون، توی یه حالیم
حرف هردومون، یه جمله ست
خواب هر دومون، یه تعبیر
شونه به شونه، می گردیم
توی کوچه های تقدیر
من و تو، از هر یه ساعت
صدهزار خاطره، ساختیم
از مرور زندگیمون
معنی عشقو، شناختیم
من و تو، از یه ترانه
یه کتابو، دوره کردیم
قول دادیم، راهی که رفتیم
تا قیامت، برنگردیم
من و تو، دو هم ستاره
تو شبای بی عبوریم
پر تأثیر درخشش
توی جنگ شب و نوریم
توی خنده ی دوتامون
یه بهونه ست، واسه بودن
فاصله، جایی نداره
بین دستای تو و من