سکوتم میپیچه توی خونه ای
که اون وقتا با خندهات پر میشد
ببین دنیای که باهم ساختیم
یه ویرونه شد بعد تو خود به خود
قدیما به لطف حضور تو بود
که خوشبختی با من غریبی نکرد
اگه طاقت اینو داری که از
غم تو بمیرم دیگه برنگرد دیگه برنگرد
میدونم به سمتم یه روز بر میگردی تو طاقت نداری
میدونم این عشقو فراموش نکردی
تو طاقت نداری
همیشه باهر چی که خواستی ازم . به هر شکل ممکن کنار اومدم
مگه میشه یادت بره اسمتو
چقدر عاشقونه صدا میزدم
مگه میشه یادت قصه ای که
با اشکای من به اخر رسید من عادت ندارم به این فاصله
همین قدر بدون نا امیدم شدید