بهت گفتم به وقتایی یکم تنها شدن بد نیست
یکم احساس دلشوره واسه عشقی که شاید نیست
بهت گفتم که بیزارم از این روزای تکراری
از این که پای هم بودن بشه یک رسم اجـبـاری
ندیدی خستگی هامو ، خیال کردی ازت سیرم
تو رفتی و نفهمیدی شاید بهونه میگیرم
ندیدی خستگیامو خیال کردی ازت سیرم
تو رفتیو نفهمیدی شاید بهونه می گيرم
بهت گفتم یه وقتایی نه اینکه بی خیالم شی
میخواستم بعد از این حرفا، شریک حس و حالم شی
حالا این خونه ی خالی، واسم مثل یه تابوته
چشام دنبال تو هرشب توو فال چای و تاروته
ندیدی خستگی هامو خیال کردی ازت سیرم
تو رفتیو نفهمیدی شاید بهونه میگیرم
ندیدی خستگی هامو خیال کردی ازت سیرم
تو رفتیو نفهمیدی شاید بهونه مي گيرم