من از میراث عشق تو
فقط دلتنگی رو دارم
که از عکس دوتاییمون
چشامو برنمیدارم
هنوزم بغض من میخواد
نشونه بده اینجایی
ولی حس میکنم کم کم
تو دایم فکر فردایی
به فردای بدون من
تو دل بستی و میدونم
دارم حرفاتو از چشمات
که تردید داره میخونم
تو انتخابتو کردی
دارم تنها میشم بازم
با نا امیدی هرلحظه
من ایندمو میسازم
دیگه فرقی نداره تو
کجای قصه برگردی
همیشه وقتی که بودی
بدون من سفر کردی
شده عادت بگم خوبم
به هرکی حالمو پرسید
خدا تقاص این عشق و
تو تنهایی من میدید