دوست داشتنی جذاب بی منطق
با اینو اون هر لحظه میجوشه
میشه مثل کعبه طوافش کرد
مانتوی مشکیشو که میپوشه
میدونه از این عشق لبریزم
میتونه تسکین غمم باشه
یه کشور بی پرچمم اما
شالش میتونه پرچمم باشه
من عاشقش بودم نمیفهمید
من عاشقش بودم جوابم کرد
هی گریه کردم تا یخش وا شه
سیل اومدو خونه خرابم کرد
کافه خیابون تاکسی مترو
خونه اتاقم کشوی میزم
هرجای این شهر که میگردم
با خاطراتش اشک میریزم
میخوام از این خونه برم اما
پیچیده توی خونه عطرش حیف
ابرا دارن آهسته میبارن
جا واسه من نیست زیر چترش حیف