یه سردار پر از احساس یه لشکر از گلهای یاس
یه فرمانده ی زیبا رو بهش میگن عمو عباس
توی صحرا بدون آب توی کاروان عاشق ها
توی قوم بنی هاشم همون ماهی که بی همتاست
روز موعود باورها روز پایداری غم ها
روز رفتن لب رودی که شد امید کودک ها
همه چشم به راه اونن که بیاره قطره ی آبی
بچه ها جلوی خیمه میبینن پیکر ساقی
امده امام مظلوم با جنازه یبرادر
دیگه طاقتی نمونده ببینه چشمای خواهر