شبی که تو رفتی هوا صاف بود
ولی شب به شب روبه پاییز رفت
یه زن از یکی خسته شد یک شبه
یهو کاملا شک برانگیز رفت
یه خونه بی اونکه خرابش کنن
بوی خاک و اوار و ماتم گرفت
کسی که نفهمید کی مرده بود
تو اغوشش عکست رو محکم گرفت
یه عمره که چشمام خیسن هنوز
یه عمره که مشکوکم افسرده ام
یه عمریه خوابم ، نمیبینمت
یجوریم انگار، که مرده ام\"
بهم گفت گره خورده تقدیرمون
بهم گفت بیا صاف وساده بمون
بهش گفتم ای کاش بمونی نری
بهم گفت رفتم ترانه بخون
بهم گفت نمیتونه ترکم کنه
بهم گفت دلم رفت که پاهام رفت
ازش خواستم امشب نرو سخت نیست
حواسم بهش بود که چشمام رفت
یه عمره که چشمام خیسن هنوز
یه عمره که مشکوکم افسرده ام
یه عمریه خوابم ، نمیبینمت
یجوریم انگار، که مرده ام