دنيايه من يه دنياي ديگه اي داشت
رفتُ خيالشم نبود كه مردم
رفتُ يه عمري توي بي كسيهام
چشامو دسته گريه هام سپردم
هيچوقت نخواست كه ما بشيم
يه روزي يه عمري رفتنو بهونه ميكرد
هيچوقت منو با حس صدا نميكرد
اوني كه داشت منو ديونه ميكرد
دوباره بارونو اين دله داغونو چشماي گريون
دوباره تنهايي
داغونو بي تابم كاشكي بياي بازم
هرم نفسهاتو دستاتو كم دارم
بياو دركم كن اين لحظه ها بي تو
زندونه دردامه كابوسه فردامه
بيا كه اين خونه هرلحظه اين روزا درش به روت بازه
رفتو منو فروخا به آرزوهاش
تموم درداش به جون خريدم
رفتو به آرزوش رسيدو هيچوقت
نديد چه زجراي رو كه كشيدم
حيفه دلي كه خيلي ساده له شد
نذاشت كه هيچكي دردشو بدونه تمام لحظه هاشو
غم گرفتو مثل هميشه گفت اينم بمونه
