با ترس با دلشوره با تردید
تو خاطراتت راه افتادم
تا عشق ، رویاهاتو گم کردی
باید تورو از دست می دادم
تو حیف میشی ماهی قرمز
آغوش من مثه یه مردابه
من مرد این افسانه ها نیستم
تو همنفس می خوای نه هم خوابه
آغوش مردونه فراوونه
قولای مردونه کــَمن دختر
مهتابو پشت ابر پنهون کن
مردا همه مثه همن دختر
از این نمی ترسم که بعد از تو
آه کسی پشت سم باشه
ترسم ازینه بعد تو هر شب
یاد یه زن هم بسترم باشه
آغوش مردونه فراوونه
قولای مردونه کمن دختر
مهتابو پشت ابر پنهون کن
مردا همه مثه همن دختر