یه لحظه سردیو یک لحظه آتیش
تو هر جوریکه باشی سازگارم
پر از آشفتگی میشم کنارت
من این آشفتگیرَم دوسدارم
نباشی هر شبِ من میشه یلدا
ترحم کن به این شب هایِ تیره
به جز تو کی توو این دنیا میتونه
این آرامش رو از من پس بگیره
تمومِ روزهام بی تو سیاهه
کنارت شب نوازش های ماهِه
با اعجازِ نِگات مومن شدم من
واسه من عشق، تنها قبله گاهه
تو تنهایی تمومِ زندگیمی
کنارت آرزویی کم ندارم
محاله حتی واسه چند لحظه
بدونِ بودنت طاقت بیارم
یه وقتی ناخوداگاه سرد میشی
یه وقت گرمیه تابستونُ داری
من انقدری ازت دیدم بتونی
بهارُ آخر آذر بیاری