ديگه اينجا ته خطه فرصت موندن ندارم
تورو ميسپارم به دست خاطرات تيكه پارم
يادته روزى ميگفتى ديگه تنهات نميزارم
حالا تو رفتى از اينجا ميگى تورو يادم ندارم
حالا اين منم با درداى گذشته...
دارم ميرم از اينجا با قلبى كه شكسته
با دلى كه يخ زده تو خاطره هاى گذشته
من دارم ميرم از اينجا نميخواى منو ببينى
براى آخرين بار پاى حرف من بشينى...
نميدونى چقدر تنهام وقتى كه نيستى كنارم
بى تو هر لحظه هميشه دلم ميخواد ببارم
تموم دلخوشيم اينه كه تو رو يادم ميارم
وقتى آرومم كه عكست رو روى قلبم ميزارم
حالا اين منم با درداى گذشته...
دارم ميرم از اينجا با قلبى كه شكسته
با دلى كه يخ زده تو خاطره هاى گذشته
من دارم ميرم از اينجا نميخواى منو ببينى
براى آخرين بار پاى حرف من بشينى...
مگه تو ميخواستى كه از هم جداشيم!؟
باورم نميشه كه خواستى باهم نباشيم
نميدونم چرا اون روز لعنتى...
گذشت... كه ميگفتى واسه هم فدا شيم
دارم ميرم از اينجا با قلبى كه شكسته
با دلى كه يخ زده تو خاطره هاى گذشته
من دارم ميرم از اينجا نميخواى منو ببينى
براى آخرين بار پاى حرف من بشينى...