همه ميگن ميدونستن آخر عشق ما رو
قصه اين من ساده و توي بي وفا رو
همه ميگن عشق روزاي جووني هوسه
آخرش دستاي ما به دست هم نميرسه
من ميگم به آدما فرق ميكني تو با همه
اگه يه عاشق تو دنياس اون فقط عشق منه
اين همه خوبيامو مگه باور نداري
اي خدا خواب ميبينم تو هم كه تنهام ميذاري
تو بري من ميشكنم مثل حباب
گم ميشم من توي رويا توي خواب
تو بري تنها ميشينم گوشه اي
واسه حل پرسشاي بي جواب
تو بري هر كسي از راه كه رسيد
واسم از عشق تو صحبت ميكنه
با تمسخر با نگاه زير چشم
ميشينه منو نصيحت ميكنه
بعد تو خدا به دادم برسه
مگه مردم به دلم امون ميدن
قصه ما ميپيچه تو همه جا
تو رو هر سويي به من نشون ميدن
تو بري من ميشكنم مثل حباب
گم ميشم من توي رويا توي خواب
تو بري تنها ميشينم گوشه اي
واسه حل پرسشاي بي جواب
