صدام عوض شده قشنگ مثل شخصیت توئه
با آرزوهاش خیلی وقته دست به یقه شده
من خفه خون گرفتم وقتی دیدم تو شهرم
کم نیست اون آدمی که تو وضعیت توئه
تصویرت تارشه حرفات کیفیت نداره
ببین شناسنامه که هست
ولی ملیت نداره مهرهات سوختن
وقتی شاه مات میشه
حتی عکسای قدیمی دیگه حیثیت نداره
میگن پرنده تو قفس بره آزاد میشه
رفیقت کنار عشقته داره داماد میشه
دود نکن همش سیگارت صداش دراومد
قدرت تخیلت بالاست هرچی شکافت درومد
ببین خونو میگم مغز تو زودپز شده
حرفام نشست به دلت چون شناس دراومد
این مسیری که میرم کسی نیست پشتم
اینجا زیر زمینه بیا من گربه هاشو کشتم
من اون صدای گشنم که سیرمونی نداره
پس عادتمه همیشه خالی بوده پشتم
من اون ویروسیم که فقط تو تن خودمم
اینا باعث میشه رفقا بهم بگن دشمن
زیر چشمام کبوده بگو توهم مثل منی … زیر بارون آروم الکی قدم نمیزنی
توهم درد داری کسی نمیفهمتش … یه عمریه میدوایم به هدف نمیزنیم
صدام عوض شده ببین نای فریاد ندارم … دیگه حس و حال شیرین و فرهاد ندارم
همه چی خستست پس خورشید با منت میباره … از روزای خوبمون چیزی من یاد ندارم
خیره به فردایی شدم غول آخر نداره
دلخوش دنیایی که خوار و مادر نداره
یکم تلخه خب حرفام دموکراسی میخواد
تفسیر آینده ای که کسی باور نداره
دیس لاوو گذاشتم کنار گاهی نازش میکنم
مخم وحشی دارم رامش میکنم
یه بار خودت باش تند بزار تخلیه شی
یکم فکر کن به حرفام ازت خواهش میکنم
اعصابم سر جاش نیست تو پاکت سیگار
اونی که چشماش با دیدن حقیقت بیداره
یکی مث خودت شاید گشنه تر
اینا دست نوشته های یه ادم بیماره
من آدم برفیامو هیچوقت قشنگ نساختم
چون برفامون گِلی بود هیچوقت یه رنگ نداشتم
نشد سیاهی نباشه بین حجم یخش
خواستم یه رنگ باشم ولی هیچوقت نزاشتن
همون آدم پُری که دنیاش خالی از کینه نیست
دلش میگه حقیقت چیزی که میبینه نیست
سیگارم جون اخرشه ولی تا تهش سوخت
اینم فک نمیکرد برسه اخرش زود
اگه سنگین بود کامم منو ببخش رفیق
بهزاد تو جهنم دلتو باورش سوخت
بهزاد پکس
زیر چشمام کبوده بگو توهم مثل منی … زیر بارون آروم الکی قدم نمیزنی
توهم درد داری کسی نمیفهمتش … یه عمریه میدوایم به هدف نمیزنیم
صدام عوض شده ببین نای فریاد ندارم … دیگه حس و حال شیرین و فرهاد ندارم
همه چی خستست پس خورشید با منت میباره … از روزای خوبمون چیزی من یاد ندارم