من و تو رو نیمکت چوبی ،
برگای زرد زیر پاهامون ،
دستامون تو دستای هم بود …
سر تو رو شونه م و گاهی
بوسیدن گونه ی سردت
چه شوقی که توی قلبم بود …!
فکرشم هیچ وقت من نمی کردم ،
بگی دوسم داری ، وقتشه!
فکرشم هیچ وقت من نمی کردم
که چشمات یه روز مال من بشه …
من و تو و بارون نم نم
عکسای سلفی دو تایی
بادی که تو برگا می پیچید
همون روزیکه زندگیمو
خواستن چشات زیر و رو کرد
چشایی که عشق و می فهمید …!
فکرشم هیچ وقت من نمی کردم ،
بگی دوسم داری ، وقتشه!
فکرشم هیچ وقت من نمی کردم
که چشمات یه روز مال من بشه …