ســــيــــگـــار...
يه آسمونه آبي، چاشني يه روز آفتابي...
يه سيگار بلند،توي شهر خالي...
تنهايمو با تو دوست دارم...ميخوام با تو بکنم روزها شب...
ميکشمت لحظهها راحت طي شه
ميدونم از توو داغونم مشتي...ولي تو ،توو شکستا آرومم کردي
وقتي کسي توي تنهاييام نبود، تو بودي شبهاي تار و ردّ کردي...
حس ،قصه ي عاشقونه نيست،ريلکس لايِ لبام اسوده بگير
بشم به آدمکا آلوده که چي،
بيا تو دست روياي خاموش بکشيم...
اين لعنتي هنوز بام حرف داره، حرف داره...
اين لعنتي رفيق فردامه ،شبهامه...
انگاراين دوست داره ارباب من باشه...
منم ميخوام رو لب مرهم دردا شه...
اين لعنتي هنوز بام حرف داره،حرف داره...
اين لعنتي رفيق فردامه شبهامه..
انگاراين دوس داره ارباب من باشه...
منم ميخوام رو لب مرهم دردا شه..
خاليم کلم پوک، رسما از دست رفتم،برندم،بازندم،همرا مني تو هر رنگم...
درندم...وقتي کام ميدي، آرش تو خلسس پس...
وابستتم،ورق خورد با تو زندگيم هر فصلم...
بي منتي مثل رفيقا نيسي...حال ميدي قاطي بشي با ويسکي...
بگي را ميريم،بگي پا ميشيم،دوست داري قاتل سريالي شي
کلي فلسفه پشتت خوابه، گذر زمان رشدت داده...
مشتي هستي زير پا له شدي... ولي يه کره زير خوابته...
الکي بغلي فندک زد ،آتيشت زدم دمم گرم..
ساقي برد بالا پيک و ريخت،دودتو خوردم بد رفتم...
بالا و پايين شهر و گشتي،هر کسو ديدي خر کردي...
راحتي،شلي ،همهجا هستي،جنده نيسي ولي برا جا خم شي...
پولدار ازت کام گرفت ،کنار دافش شاد بشه،گدام ازت کام گرفت سختياش از ياد بره...
اسمت ابدي موندگار،عمره ابدي مونده باز،
بيا تو دست با من باش، ميخواي اسمشو عشق بذار...
اين لعنتي هنوز بام حرف داره،حرف داره، اين لعنتي رفيق فردامه،شبهامه...
انگاري دوست داره ارباب من باشه...منم ميخوام رو لب مرحم دردا شه...